ثبت آگهی رایگان

خشونت و پرخاشگری در رابطه از کجا می آید؟

8 / 10
از 133 کاربر
مرجع : بازدید : 333
مطالب » سلامت و بهداشت » بهداشت روانی » یکشنبه 5 ارديبهشت 1395 در 34 : 14
روزنامه شهروند:  از آن‌جا که خشونت بدنی ساده‌ترین نوع خشونت است تا امروز هم اکثر محققان در این زمینه کار می‌کنند. تعاریف اولیه‌ای که برای خشونت ارایه شدند نیز بیشتر در رابطه با خشونت بدنی است.تعریف خشونت و انواع آن:  از آن‌جا که خشونت بدنی ساده‌ترین نوع خشونت است تا امروز هم اکثر محققان در این زمینه کار می‌کنند. تعاریف اولیه‌ای که برای خشونت ارایه ...
خشونت و پرخاشگری در رابطه از کجا می آید؟

خشونت و پرخاشگری در رابطه از کجا می آید؟

روزنامه شهروند:  از آن‌جا که خشونت بدنی ساده‌ترین نوع خشونت است تا امروز هم اکثر محققان در این زمینه کار می‌کنند. تعاریف اولیه‌ای که برای خشونت ارایه شدند نیز بیشتر در رابطه با خشونت بدنی است.

تعریف خشونت و انواع آن: 

از آن‌جا که خشونت بدنی ساده‌ترین نوع خشونت است تا امروز هم اکثر محققان در این زمینه کار می‌کنند. تعاریف اولیه‌ای که برای خشونت ارایه شدند نیز بیشتر در رابطه با خشونت بدنی است. گلز و استراوس دو پژوهشگری که سال‌ها در زمینه خشونت خانگی فعالیت کرده‌اند، خشونت را به‌عنوان رفتاری با قصد و نیت آشکار یا رفتاری با قصد و نیت پوشیده اما قابل‌درک جهت واردکردن آسیب بدنی به فرد دیگر تعریف کرده‌اند. مگارژی محققی دیگر در زمینه خشونت است. تعریف او انواع دیگر خشونت را نیز در بر می‌گیرد. او از خشونت به‌عنوان شکل افراطی پرخاشگرانه نام می‌برد که احتمالا باعث آسیب مشخص به فرد قربانی می‌شود.

بررسی مقدمات خشونت خانوادگی

شهلا اعزازی، جامعه‌شناس؛ خشونت را این‌گونه تعریف می‌کند: وقتي شخصي درون خانواده مقتدر است و از اين اقتدار- از هر نوعي كه مي‌خواهد باشد- بدني، اجتماعي يا اقتصادي- درجهت پيشبرد اميال خود، بدون توجه به تمايل ديگري استفاده مي‌كند، اين كار خشونت است. فكر مي‌كنم كه اين تعريف بسيار گسترده است و انواع خشونت را دربر مي‌گيرد.

 عوامل موثر بر بروز خشونت 

١- زمینه خانوادگی: 

خشم‌های کنترل نشده ناشی از عوامل ارثی، ناراحتی‌های عاطفی، نداشتن الگوهای مناسب یا ترکیبی از همه اینهاست.

٢- عوامل روانپزشکی و روانشناختی: 

یورگمن، روانکاو سوئدی در توضیح علت اعمال خشونت در تمامی خانواده‌ها بر نقش عوامل فردی تأکید می‌کند؛ او نشان می‌دهد در خانواده‌هایی که اعضای آن خود در معرض خشونت قرار گرفته‌اند، احتمال بروز خشونت یا تن دادن به آن به مراتب بیشتر است. همچنین در میان شخصیت‌های پرخاشگر و خودشیفته نیز احتمال بروز خشونت بیشتر است.

پرایس، معتقد است که سبک پرخاشگری کاملا متناسب با نوع شخصیت افراد است، حال آن‌که گروهی دیگر مانند گیلبرت (١٩٨٩) استدلال می‌کنند که سبک پرخاشگری به نوع شخصیت خاصی بستگی ندارد، بلکه توصیفی عام است که بین انواع شخصیت‌ها ازجمله شخصیت خودشیفته و شخصیت خوداجتماعی یافت می‌شود، تمرکز کلیدی بر تجربه حیات به‌عنوان منازعه‌ای رقابت‌آمیز، بدگمانی نسبت به دیگران، ناچیزشمردن نیازهای دیگران و آمادگی برای پرخاشگری یا تهدید در موقعیت منازعه ازجمله باورها و خصوصیاتی است و عدم مقابله با آن می‌کند. خجالت نیز ازجمله موضوعاتی که آسیب‌پذیری از حیث آن از همان ابتدای زندگی آغاز شده و در سراسر دوره زندگی به صورت فعال عمل می‌کند.

 خجالت نه‌تنها به‌عنوان عامل محرکه خشونت بلکه به مثابه عامل اصلی بروز بسیاری از اشکال دیگر رفتار مطرح است، خجالت ارتباط نزدیکی با موضوع رتبه و مقام تجربه و ترس از ناتوانی دارد. خشونت در موقعیت‌های ناشی از خجالت درصورتی‌که فرد کارآیی آن را احساس کند(یعنی می‌تواند برنده شود) و همدلی برای قربانی مانع او نشود، می‌تواند توسط وی صورت گیرد. برخی درمان‌کنندگان منشأ بسیاری از کشمکش‌ها در ازدواج‌های ناسازگار را خجالت می‌دانند.

حسادت از ناحیه مرد اگر احساس کمیاب و زودگذر نباشد، شرایط خطرزایی را برای زن ایجاد می‌کند. مردی که عزت‌نفس کمی دارد، سایر مردها را دزد و راهزن می‌بیند و به همین دلیل ممکن است در مقام آزار و مجازات کسی برآید که برای او ارزش قایل است. مسلما بسیاری از این عوامل حالت ناخودآگاه دارند و رفتار ناشی از آن بسیار غیرمنطقی است.

٣- عوامل اجتماعی: 

صرف‌نظر از خصوصیات فردی، شرایط اجتماعی افراد نیز در کاهش یا افزایش خشونت موثر است. برای مثال، فشارهای روانی و تنش‌های حاصل از آن یا بحران‌های اقتصادی- اجتماعی خطر بروز خشونت را افزایش می‌دهد.

بررسی مقدمات خشونت خانوادگی


٤- اقتصاد و ساختارهای اقتصادی: 

این امر به طرق مختلف به اعمال خشونت منجر می‌شود. در بررسی‌های گذشته محققان به این نتیجه رسیدند که مشکلات اشتغال و مسائل مالی به ایجاد خشونت در خانواده کمک می‌کند. انتظارات زنان و مردان از اشتغال نقش شوهر به‌عنوان یک تأمین کننده، اهمیت موفقیت‌های شغلی و رضایت خاطر از درآمد خانواده می‌تواند بر بروز خشونت در روابط میان زن و شوهر تأثیر تعیین‌کننده داشته باشد که به تبع آن زنان و فرزندان آنها تحت‌تأثیر قرار می‌گیرند. در بسیاری از مواقع نیز انتظارات خانواده با سطح درآمد آن همخوانی ندارد در فاصله سال‌های ٧٥-١٩٧٠ به دلیل وجود بحران‌های شغلی در اقتصاد منازعات خانوادگی به مقدار زیاد بالا گرفت. به‌طورکلی با افزایش بیکاری میزان خشونت میان زن و شوهر افزایش می‌یابد.


مردان بیکار در مقایسه با مردانی که کار پاره وقت دارند و در مقایسه با مردان شاغل خشونت بیشتری در خانواده اعمال می‌کنند، مردانی که نمی‌توانند شغلی به دست آورند، ممکن است به تلافی سرخوردگی و ناکامی انسان در جامعه، بر تربیت‌شان نسبت به اعضای خانواده تاثیرگذار باشد. اگر زن و شوهر نقش تقسیم کار سنتی را پذیرفته باشند، اگر شوهر نان‌آور خانواده و زن مسئول امور خانه باشد، اشتغال زن ممکن است نقش مردان را به مخاطره بیندازد، از سوی دیگر، زنانی که مسئولیت سنتی در قبال موفقیت ازدواج‌شان را پذیرا شده‌اند،  وقتی ازدواجشان به خشونت می‌کشد به احتمال زیاد احساس گناه می‌کنند.

با نگاهي به پرونده‌هاي خشونت‌هاي خانوادگي مي‌توان يك نقطه مشترك را مشاهده كرد؛ عامل اقتصادي كه درحال‌حاضر از علل مهم خشونت و پرخاشگري در خانواده است. والدين كه براي تأمين مخارج خود بعضا در دو شيفت كار مي‌كنند و هرگز نمي‌توانند آرام و خونسرد، مهربان و صميمي باشند و كارشناسان مسائل اجتماعي بيكاري را نيز جزو نخستین و مهم‌ترين آسيب‌هاي اجتماعي كشور عنوان مي‌كنند كه خود عامل اصلي پرخاشگري نيز محسوب مي‌شود.

٥- آداب‌ورسوم  و سنت‌ها: 

عملکرد سنتی بازتابی است از ارزش‌ها و عقاید اعضای یک اجتماع که اغلب چندین نسل را دربر می‌گیرد. طبق اظهارات مخصوص کمیسیون حقوق بشر، اعمال منسوب از جهات مختلف مانند اعمالی که مربوط به نابرابری‌های قدرتی عمیقا ریشه‌دار در جامعه می‌شوند اغلب ارتکاب خشونت بر زنان و کودکان را تشکیل می‌دهند. پیروی کورکورانه از این اعمال و عدم پیگیری قوی درمورد علت وجود چنین عملکردهایی کمبود اطلاعات و آموزش در نواحی بسیاری که چنین عملکردهایی در آنها حکمفرماست و همچنین عدم برخورد حکومت با این اعمال رایج و سنتی همگی اعمالی هستند که در تداوم و بقای عملکردهای سنتی که امروزه سلامتی زنان و کودکان را در آفریقا و آسیا به خطر می‌اندازد، موثر هستند.

باید تأکید کرد که همه آداب و رسوم‌ و سنت‌ها در جهت عدم حفظ حقوق زنان نیستند و اعمالی خاص در حقیقت حقوق و شخصیت زنان را ارتقا می‌بخشد و از آنها دفاع می‌کند. با این وجود نمی‌توان آن دسته از اعمال را که شکل‌های مشخصی از اعمال خشونت را تشکیل می‌دهند بر پایه زمینه‌های سنتی و فرهنگی توجیه کرد. مثلا تهیه جهیزیه که خانواده عروس موظف به پرداخت آن هستند. در هند به‌طور متوسط روزانه ٥ زن به علت درگیری‌های مرتبط با جهیزیه توسط شوهر یا خانواده شوهر سوزانده می‌شوند و البته بسیاری موارد هرگز گزارش نمی‌شود.

بررسی مقدمات خشونت خانوادگی

٦- رسانه‌های گروهی نیز با نشان دادن خشونت از عوامل تقویت‌کننده خشونت هستند.

از آن‌جايي كه تلويزيون به‌عنوان تنها سرگرمي در دسترس خانواده‌ها همواره حضور دارد شايسته است كه خانواده‌ها نكته‌هاي زير را رعايت کنند:  

- برنامه‌هاي مشخصي را تعقيب كنند كه عاري از خشونت باشد.  www.migna.ir

- براي جايگزيني تلويزيون از وسايل موردعلاقه كودكان مثل پازل، بازي‌هاي فكري، مداد شمعي، مداد رنگي، كاغذ، كتاب و مجلات استفاده کنند.

- تمام رسانه‌هاي حاوي خشونت را نفي کرده و اين اصل را به‌عنوان قانون خانوادگي بپذيرند كه در خانه جايي براي خشونت وجود ندارد چه در فيلم‌هاي ويدیويي، چه در بازي‌هاي رایانه‌ای،  براي فعاليت‌هاي روزانه برنامه‌ريزي كرده و كودكان را به انجام فعاليت‌هاي ديگر تشويق كنند و به گروه‌هاي مخالف نمايش خشونت در تلويزيون بپيوندند. چون امروزه استفاده از شيوه‌هاي خشونت‌آميز در رسانه‌هاي گروهي به امري بديهي تبديل شده و خشونت عريان از طريق تلويزيون، سينما و رايانه به نمايش گذاشته مي‌شود به طوري كه در بازي‌هاي رايانه‌اي، فرد به تعداد آدم‌هايي كه به قتل مي‌رساند امتياز كسب مي‌كند. اين خود باعث نهادينه‌شدن خشونت در نظام شخصيتي- رفتاري افراد مي‌شود.

٧- مشکلات نقش‌ها: 

  عواملی چون تحصیلات، گسترش ارتباطات، رسانه‌های گروهی و... انتظار افراد خانواده آنها را از نقش یکدیگر متحول ساخته است. هرگاه در این مجموعه به هم پیوسته نقش‌های اجتماعی (خانواده) طرفین نتوانند انتظارات همدیگر را برآورده سازند، ناسازگاری پدید می‌آید و شدت و وسعت این ناسازگاری به تعداد انتظارات و میزان درونی بودن آنها بستگی دارد. افراد در مواجهه با ناسازگاری چند استراتژی پیش‌رو دارند، عده‌ای به سرکوب انتظارات خود پرداخته و از ارضای آنها چشم می‌پوشند. عده‌ای دیگر با توسل به شیوه‌های مختلف در مورد برآورده ساختن انتظارات خود بر می‌آیند. در این میان گروهی با استفاده از شیوه‌های اقناعی تا حدودی از انتظارات خود کاسته و به نوعی با یکدیگر به تفاهم دست می‌یابند، عده‌ای دیگر با استفاده از شیوه‌هایی که غالبا صیغه آمرانه دارند، دیگری را مجبور به برآورده ساختن انتظارات خود می‌کنند. جلوه‌های این نوع اخیر مواجهه بیشتر خود را در قالب خشونت می‌نمایاند.

مطلبهای مرتبط

چرا این قدر استرس؟!

چرا این قدر استرس؟!

ماهنامه پزشک شهر: دکتر هانس سلیه، استرس های خوب را از استرس های بد، متمایز ساخت. میزان خاصی از استرس خوب می تواند برای سلامت ما مفید باشد. استرس خوب، نیرویی مثبت است که باعث آمادگی و گوش به زندگی ما م ...
کودک چاق و افسرده من!

کودک چاق و افسرده من!

ماهنامه زیبایی سالم - دکتر فاطمه رنجبر*: چاقی در کودکان در جهان به سرعت در حال گسترش است. به خصوص در کشورهای در حال توسعه، نظیر کشور ما که سبک زندگی غربی را با ویژگی غذاهای پرکالری و فعالیت فیزیکی کم ...
با فرد خودشیفته هم میشه زندگی کرد؟!

با فرد خودشیفته هم میشه زندگی کرد؟!

مجله سیب سبز: گرایش به خودشیفتگی در همه ما انسان‌ها وجود دارد، اما با درجات متفاوت. شاید شما هم از‌جمله کسانی باشید که با یک فرد مبتلا به اختلال نارسیسم یا خودشیفتگی ازدواج کرده و هنوز به&zw ...
10 اشتباه رایج که جلوی شاد بودن را می گیرد

10 اشتباه رایج که جلوی شاد بودن را می گیرد

ماهنامه همشهری تندرستی: روان شناسان معتقدند کسانی که عاشق زندگی کردن هستند، آدم های شادتر و سالم تری هم هستند. کسانی که از روزمرگی زندگی برای خود شادی های کوچک می سازند. البته کسانی هم هستند که با کار ...

دسته بندی مطالب

آمار سایت

نمایش همه
علاقه مندی ها ()