ثبت آگهی رایگان

غم مخور یارا که غمخوارت منم

8 / 10
از 132 کاربر
مرجع : بازدید : 3306
مطالب » شعر و ادبیات » اشعار عارفانه » پنجشنبه 27 اسفند 1394 در 21 : 19
غم مخور یارا که غمخوارت منم   این جهان و آن جهان یارت منم بر سر بازار ملک کائنات   اول و آخر خریدارت منم رو به داروخانه و درد من آر   چون شفای جان بیمارت منم گر به دوزخ می کشندت خوش برو   چون که در آتش نگهدارت منم ور به جنت می روی بی ما مرو   چون فروغ باغ و گلزارت منم یک ...
غم مخور یارا که غمخوارت منم

غم مخور یارا که غمخوارت منم

غم مخور یارا که غمخوارت منم

 

این جهان و آن جهان یارت منم

بر سر بازار ملک کائنات

 

اول و آخر خریدارت منم

رو به داروخانه و درد من آر

 

چون شفای جان بیمارت منم

گر به دوزخ می کشندت خوش برو

 

چون که در آتش نگهدارت منم

ور به جنت می روی بی ما مرو

 

چون فروغ باغ و گلزارت منم

یک دو روزی هر کجا خواهی برو

 

بازگشت آخر کارت منم

هاتفی از غیب می داد این ندا

 

نعمت الله ها طلبکارت منم

شاه نعمت‌الله ولی

مطلبهای مرتبط

كوي باده فروش

كوي باده فروش

دوش رفتم به کوی باده فروش ز آتش عشق دل به جوش و خروش مجلسی نغز دیدم و روشن میر آن بزم پیر باده فروش چاکران ایستاده صف در صف باده خوران نشسته دوش بدوش پیر در صدر و می‌کشان گردش پاره‌ای ...
مناجات فیض کاشانی

مناجات فیض کاشانی

غزل زیر از حضرت فیض کاشانی شاید شرح حال بسیاری از سالکین باشد .سالکینی که گذشت ایام وفراق یار تازیانه ای است بر جانشان .کسانی که این جهان مادی برایشان قفسی کوچک است و در آن غریبند.  غزلی که باید ...
پيش ما سوختگان، مسجد و ميخانه يكيست

پيش ما سوختگان، مسجد و ميخانه يكيست

پيش ما سوختگان، مسجد و ميخانه يكيست حرم و دير يكي، سبحه و پيمانه يكي است اينهمه جنگ و جدل حاصل كوته‌نظريست گر نظر پاك كني، كعبه و بتخانه يكيست هر كسي قصه شوقش به زباني گويد چون نكو مي‌نگرم، ...
آمده‌ام به عذر تو ای طرب و قرار جان

آمده‌ام به عذر تو ای طرب و قرار جان

آمده‌ام به عذر تو ای طرب و قرار جان عفو نما و درگذر از گنه و عثار جان نیست بجز رضای تو قفل گشای عقل و دل نیست بجز هوای تو قبله و افتخار جان سوخته شد ز هجر تو گ ...

دسته بندی مطالب

آمار سایت

نمایش همه
علاقه مندی ها ()